بسیاری از هنرهای ما در سراسر جهان نشان می دهد که گوشواره از دیرباز یک اکسسوری ارزشمند بوده است.
گوشواره ها از ابتدای تاریخ ثبت شده توسط هر دو جنس استفاده شده است.
ما می دانیم که مردان در عصر برنز گوشواره می پوشیدند، واقعیتی که از قدیمی ترین مومیایی که تاکنون کشف شده است (جسدی 5300 ساله که در کوه های آلپ ایتالیا کشف شده است) به دست آمده است. “اوتسی مرد یخی”، همانطور که اکنون معروف است، یک سوراخ گوشواره با قطر حدود 7-11 میلیمتر داشته است.
نقاب مرگ فرعون مصری توت عنخ آمون (1341-1323 قبل از میلاد) که از درونی ترین جعبه مومیایی در مقبره فرعون آمده است، نیز دارای سوراخهایی برای گوشواره است.
نقاب مرگ پادشاه توت دارای سوراخهای گوشواره است.
سیدارتا گوتاما (حدود 563-483 ق.م)، بنیانگذار بودیسم و آیین بودا، زمانی یک شاهزاده ثروتمند بود. او گوشوارههای سنگینی میپوشید که گوشهایش را کشیده میکرد. اگرچه او پس از بیدار شدن جواهرات خود را در می آورد، اما لاله گوش او تغییر حالت داده بود و کشیده شده بود. مجسمههای بودا بهعنوان روشی برای یادآوری فداکاری او در کنار گذاشتن ثروتش، با لالههای گوش دراز به تصویر کشیده شدهاند.
مجسمه بودا در معبد هو فرا کائو، Viang Chan، لائوس.
نقشبرجستههای تخت جمشید، پایتخت امپراتوری ایران در زمان سلسله هخامنشیان (550 تا 330 پیش از میلاد)، جنگجویان را نشان می دهد که گوشواره بر گوش دارند.
به مدت قرنها، نوزادان هر دو جنس در هند چند روز پس از تولد، لالههای گوششان سوراخ میشده است.
در دوران باستان، تصور میشد که ارواح شرور و بیماریها از طریق منافذ بدن، از جمله گوشها، وارد بدن میشوند. گوشوارهها برای محافظت استفاده میشدند، اگرچه مراجع زیادی نیز وجود دارد که نشان میدهند آنها باور داشتند گوشوارهها سردرد را درمان میکنند و بینایی را بهبود میبخشند. در کتاب مقدس اشارات متعددی به گوشوارهها وجود دارد.
اگرچه گوشوارهها همواره جزئی اصلی از جواهرات شرقی بودهاند، محبوبیت گوشوارهها در غرب فراز و نشیبهایی داشته است. هرچند گوشوارهها هرگز کاملاً از مد نیفتادهاند، در برخی دورهها به اندازه سایر دورهها مد نبودهاند. به عنوان مثال، در اواخر قرون وسطی، روسری و مدل موی زنانه اغلب گوش ها را می پوشاندند که نیاز به گوشواره را از بین می برد.
یک نقاشی دیواری یونانی دختری را با گوشواره های حلقه ای بزرگ نشان می دهد.
با این حال، در قرن شانزدهم، گوشوارهها، بهویژه گوشوارههای مروارید، بار دیگر در بین خانمها مد شد. در همان زمان، مردان مشهوری مانند شکسپیر، سر والتر رالی و فرانسیس دریک حلقه های طلایی را در گوش خود به نمایش می گذاشتند.
پرتره ماری بورگوندی (1457-1482).
برای ملوانان ، یک لاله گوش سوراخ شده به این معنی بود که آنها یا در سراسر جهان یا در سراسر خط استوا حرکت کرده بودند. اگر یک ملوان از غرق شدن کشتی جان سالم به در می برد ، معمولا گوشواره ای در گوش چپ خود می پوشید.
پرتره ماری، ملکه اسکاتلند (حدود 1560) با گوشواره مروارید.
در ابتدای قرن بیستم، اکثر مردم معتقد بودند که سوراخ کردن لاله گوش رفتاری ناپسند است. این موضوع باعث نشد تقاضا برای گوشوارهها متوقف شود، و در دهه 1930، گوشواره میخی اختراع شد. گوشوارههای میخی و گیرهدار تا زمانی که در دهه 1960 سوراخ کردن گوش دوباره مد شد، میان زنان محبوب باقی ماندند.
از دهه 1980، حتی کسبه محافظهکار نیز این سنت کهن را پذیرفتهاند. گوشوارههای میخی و سایر جواهرات شبیه به گوشواره نیز برای تزئین بدن استفاده میشوند، که نوع جدیدی از بیان هنری در میان نسل جوان است.